سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

استاد جعفر والی بازیگر پیشکسوت و نامدار ساوجبلاغی 

بسیاری چون شما آمدند و رفتند !

استاد جعفر والی - بازیگر پیشکسوت و نامدار ساوجبلاغی - از عدم حمایت از نمایش «ویستک» گلایه کرد و نوشت : «تئاتری‌ها بسیار از این باران‌ها و طوفان‌ها دیده‌اند. بسیاری چون شما آمدند و رفتند، شما هم چند روزی مهمان و مزاحم تئاتر خواهید بود. جعفر والی، بازیگر نمایش «ویتسک» اثر گئورگ بوشنر به کارگردانی ناصر حسینی مهر که پاییز سال گذشته در تالار مولوی روی صحنه رفت، نسبت به عدم حمایت از این اجرا که هنوز هیچگونه پاسخ روشنی ازسوی «مرکز هنرهای نمایشی»، «شورای حمایت» و «خانه تئاتر» دریافت نکرده؛ گلایه کرد.

استاد جعفر والی در رنجنامه خود نوشت: «نه دلالم، نه کارچاق کن، تا امروز بعد از شصت و چند سال سگدو زدن در عرصه تئاتر هرگز با چنین وضعی برخورد نکرده‌ام. امروزه تئاتر ما شده بنگاه معامعلات ملکی، با دلال‌های پرادای بی‌تجربه و بزن برو. وقتی، خدای ناکرده خواستی کاری شروع کنی باید مواظب باشی کلاهی که سرت می‌گذارند آنقدر گشاد نباشد که زیر آن خفه شوی. در تاریخ هنر دنیا و ایران چنین چیزی بی‌سابقه است، از هفت خوان رستم ـ نه، به رستم توهین نمی‌کنم ـ از هفت خوان ضحاک باید گذشت: برای قول و قراری باید سند و امضا گرفت، چون به حرف و قرار هیچ دلالی نمی‌شود اعتماد کرد. از هزارتوی سانسور و ممیزی باید جان سالم برد، با قرض و نزول وسایل کار را فراهم کرد، دو ساعت مانده به اجرا مجوز بگیری، هر شب با دلهره روی صحنه بروی، چون ممکن است فرداشب جلوی کارت را بگیرند، تازه نمایش می‌خواهد گُل کند بساطت را باید برچینی و بروی دنبال گرفتاری‌های پس از اجرا. هنوز خستگی کار به تنت مانده، ولی از اینکه باز در هوای صحنه پر و بالی زده‌ای احساس رضایت می‌کنی. دلت شور می‌زند: خدا کند دستمزد بچه‌ها را زودتر بدهند، مثل نمایش‌های قبلی یک سال طول نکشد! با دستمزد ناگرفته‌ات حاتم بخشی می‌کنی. دوستانت را می‌بوسی و می‌روی. خبر می‌دهند تشکیلاتی به نام «شورای حمایت از هنرمندان» راه انداخته‌اند (این تشکیلات مدتی پس از اجرای ما از نمایش «ویتسک» اعلام شد) خوشحال می‌شوی که سرانجام هنرمندان تئاتر هم پشت و پناهی پیدا کرده‌اند... بعد می‌خوانی و می‌شنوی که این حمایت نیست یک جور تهاجم است که اسمش را حمایت گذاشته‌اند. این حمایت داد همه را درآورده است، هیچ کس از این حمایت راضی نیست. کار این اعتراض به مجلس و شورای عالی فرهنگی می‌کشد، ولی خب طبق معمول هیچ کس جواب روشنی نمی‌دهد. این «شورای حمایت» گویا تصمیم جدی گرفته که تیشه به ریشه تئاتر بزند: گل بود به سبزه نیز آراسته شد. اما عزیزان، این نیز بگذرد، ما گرگ نیستیم اما بسیار از این باران‌ها و طوفان‌ها دیده‌ایم. بسیاری چون شما آمدند و رفتند، شما هم چند روزی مهمان و مزاحم تئاتر خواهید بود. آن چه می‌ماند تئاتر و هنرمندان تئاتر است، و آن چه از شما می‌ماند امیدوارم نیک‌نامی باشد.» (به نقل از خبرگزاری ایلنا).


نوشته شده در  پنج شنبه 91/3/25ساعت  9:25 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]